برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه

13 روش شگفت انگیز برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه

ما برای این که به هدف خود برسیم، باید ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم. شاید با خود بگویید که، ضمیر ناخودآگاه چیست؟ و چگونه عمل می کند؟ ضمیر ناخودآگاه بخشی از ذهن ما است که بدون نیاز به تفکر فعال در مورد آن ها تصمیم می‌ گیرد. ما از ذهن آگاه خود اطلاع داریم و می دانیم که چه چیزهایی وارد ذهن می کنیم، ولی در ضمیر ناخودآگاه ما باورهایی قرار دارند که ممکن است، ما از وجود آنان بی خبر باشیم. البته اگر عمیق فکر کنیم، می متوجه خواهیم شد که، باورهای منفی و افکار محدودکننده ای در ضمیر ناخودآگاه ما قرار دارند. ما باید با بررسی باورهای منفی را بیرون ریخته و باورهای مثبت را جای آنان قرار دهیم. باورهای مثبت ما باید در زمینه رسیدن به اهدافمان باشد. ولی این را بدانید که، ما تا زمانی که برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه انجام ندهیم، نمی‌ توانیم به هدف برسیم. شاید بدون برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه، به برخی از هدف های کوچک خود برسیم، ولی به هدف اصلی خود نخواهیم رسید.

شما باید یاد بگیرید که چگونه برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه انجام دهید. برای این منظور ما در این بخش از مقاله برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه 13 روش برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه برای رسیدن به اهداف را شرح داده ایم و نکاتی آورده ایم که در رابطه با برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه و رسیدن به موفقیت می باشد. قبل از پرداختن به موارد زیرین مقاله برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه، شما باید این را بدانید که، همه ما در جهان هستی براساس قانون جذب عمل می کنیم. قبل از این که وارد ضمیر ناخودآگاه شویم و قبل از این که باورها را بشکافیم، لازم است که، قانون جذب را بشکافیم و با ماهیت این قانون آشنا شویم. قانون جذب قانونی است که می گوید، اگر باور خود را تغییر دهید، اگر احساستان را خوب کنید، اگر مثبت فکر کنید، اگر به کائنات دستور دهید که چه می‌ خواهید، مطمئن باشید به خواسته خود خواهید رسید. البته برای رسیدن به خواسته بایستی با خواسته همه فرکانس شوید. اگر خواسته شما یک خواسته بزرگ است، بایستی در طول شبانه روز به آن فکر کنید و ارتعاش مثبت ساطع کنید. مثلا اگر  خواسته شما خانه رویایی خیلی بزرگ است، باید احساس کنید که در خانه خود راه می روید، حتی وسایل خانه خود را بچینید. رنگ دیوارهای خانه خود را ببینید. هر چقدر عمیق تجسم کنید و هر چقدر عمیق فکر کنید، ضمیر ناخودآگاه شما باور کرده و آن را به شما می دهد.

حال به شما می گوییم که، چگونه برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه را انجام دهیم. از شما عزیزان می خواهیم که به 13 روش برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه که در ادامه آورده ایم، متمرکز شوید.

برای دیدن موارد غیرقابل تغییر آماده باشید.

درست است که قانون جذب وجود دارد و درست است که ما با شکافتن ضمیر ناخودآگاه می توانیم، باورها را تغییر دهیم و به موفقیت برسیم، ولی باید قبول کنیم که بعضی از چیزها را در زندگی نمی‌ توانیم تغییر دهیم. مثلاً ما نمی توانیم طبیعت را تغییر دهیم، ما نمی توانیم سیاست کشورمان را تغییر دهیم، ما نمی توانیم زندگی پدر، مادر همسر، فرزندان و یا دیگران را تغییر دهیم. ما نمی توانیم رنگ ها را تغییر دهیم، ما نمی‌توانیم طبیعت را تغییر دهیم، ما فقط می توانیم خود و ضمیر ناخودآگاه خود را تغییر دهیم. بنابراین برنامه‌ ریزی ضمیر ناخودآگاه زمانی انجام می‌ شود که، ما این موضوع را درک کنیم که، همه چیز قابل تغییر نمی باشند.

ممکن است، اطراف ما پر از انسان های منفی باشند و یا ممکن است نزدیک ترین اعضای خانواده ما قانون جذب را باور نداشته باشند و زندگی خیلی بدی داشته باشند، ما نمی توانیم بر زندگی آنان تاثیر بگذاریم. ما باید قبول کنیم که، فقط خودمان و ضمیر ناخودآگاه خودمان را می توانیم تغییر دهیم. بنابراین باید این واقعیت را قبول کنیم که همه چیز قابل تغییر نیستند. ولی خوشبختانه، ما با تغییر خودمان، با تغییر باور هایمان و با برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه خود می توانیم، زندگی خود را تغییر دهیم. قطعاً اگر زندگی خود را تغییر دهیم، چیزهایی را خواهیم دید که، مثبت هستند. موارد منفی را نخواهیم دید. به عنوان مثال؛ اگر ما باورمان را تغییر دهیم و ارتعاش منفی نفرستیم، صحنه تصادف را نمی بینیم. ولی ممکن است، یکی از اعضای خانواده ما به دلیل افکار منفی و یا ارتعاش منفی که فرستاده است، صحنه تصادف را ببیند ولی ما به دلیل این که ارتعاش مثبت فرستادیم و به موارد مثبت فکر کرده‌ ایم، آن صحنه را نبینیم. بنابراین، اولین قدم برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه این است که، خود را برای تغییر آماده کنیم و بدانیم که، جامعه ما سیاست کشور ما و اطرافیان ما جدا از ما هستند. پس از این که کامل پذیرفتیم قرار است یک سری موارد غیر قابل تغییر در برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه خود ببینیم، می توانیم وارد مرحله بعد برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه شویم.

به خود اجازه بدید که انسان موفقی باشید.

مرحله دوم برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه این است که، خودمان را قبول داشته باشیم. بپذیریم که قرار است، انسان موفقی باشیم. اگر ما زندگی حال خود را ببینیم و مدام بگوییم که  من هیچگاه انسان موفقی نخواهم شد، من به موفقیت نخواهم رسید، من معروف نخواهم شد، مطمئناً معروفیت از ما دور می شود و مطمئنا موفقیت نیز از ما دور می شود و ممکن است حتی زندگی ناخوشایندتری را تجربه کنیم. ولی برای این که یک زندگی سرشار از موفقیت را تجربه کنیم و همیشه شاد باشیم، باید ابتدا خودمان را دوست داشته باشیم، عاشق خودمان باشیم، خودمان را قبول داشته باشیم، به خودتان بگوییم که من انسان موفقی هستم و خود را موفق ببینیم.  حال برای این که مقاومت ذهنی مواجه نشوید بهتر است، آرام آرام این کار را انجام دهید. مثلاً برای شروع می توانید هر روز چند بار جلوی آینه ایستاده و به خود بگویید که، من فرد موفقی هستم. مطمئناً در این حالت ضمیر ناخودآگاه شما با توجه به باوری که قبلاً وارد آن کرده‌ اید،می‌گوید، شما آدم موفقی نیستید و این باعث می‌ شود که شما ناراحت شوید. ولی شما توجه نکنید، چرا که، ضمیر ناخودآگاه چیزی را می گوید که قبلا وارد آن شده است و حال دارد چیزی را می شنود که با باور قبلی در تناقض می باشد. بنابراین عادی است که در ابتدا به شما بگوید، شما انسان موفق نیستید. شما باید آرام آرام بگویید که، من آدم موفق هستم و به ضمیر ناخودآگاه خود توجه نکنید. اگر ضمیر ناخودآگاه چند بار این جمله را بشنود و مطمئن شود که شما باور کرده اید، دیگر به شما نمی‌ گوید که شما فرد موفقی نیستید، بلکه به شما می‌ گوید که شما فرد موفقی هستید. ضمیر ناخودآگاه هر چیزی را که شما وارد آن می کنید را می‌ گوید و چیزی کمتر یا بیشتر از آن را نمی گوید. بنابراین ناراحت نشوید و به تمرینات خود ادامه دهید. برای این که به ضمیر ناخودآگاه بفهمانید که انسان موفقی هستید، بهتر است  دلیل بیاورید. مثلاً بگویید که؛

وقتی دلایل زیادی بیاورید،  ضمیرناخودآگاه دیگر مقاومت نشان می دهد. البته در نظر داشته باشید که، شروع هر کاری سخت است و شروع برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه سخت است. و شما قطعاً در ابتدای راه با کلی ناهماهنگی روبرو  خواهید شد. ولی اصلا نگران نباشید، کاملا عادی است. چون شما می‌خواهید باور هایی را تغییر دهید که چندین سال است در ضمیر ناخودآگاه شما قرار گرفته اند و نمی خواهند که ضمیر ناخودآگاه شما را ترک کنند. شما نمی توانید، یک شبه باور منفی خود را بیرون انداخته و باور مثبت را جایگزین قرار دهید. همان طور که بیان کردیم، شما باید آرام آرام این کار را انجام دهید تا ضمیر ناخودآگاه آرام آرام بپذیرد. شما می توانید در این راه از موسیقی های برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه نیز کمک بگیرید. 

بهترین تمرین برای این که قبول کنید انسان موفقی هستید و به خودتان اجازه دهید که انسان موفقی باشید، این است که، ظاهر خود را آراسته کنید. همانند انسان های موفق فکر کنید و شیوه زندگی آنان را شیوه زندگی خود قرار دهید. مطمئنا انسان های موفق ظاهری آراسته دارند و بشاش می باشند. سعی کنید، شما هم ظاهرتان همیشه آراسته باشد و شاد باشید. با چهره ای عبوس جلوی آینه نایستید. لبخند به لب داشته باشید، آراسته باشید، عطر و ادکلن بزنید، موهای خود را آراسته کنید و همه کارهایی را که یک آدم موفق انجام می دهد را انجام دهید. حتی سعی کنید، همانند آدم های موفق صحبت کنید و همانند آن ها راه روید. 

اجازه ندهید ترس دیگران برای شما سایه تردید ایجاد کند.

سومین راه برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه این است که، اجازه ندهید ترس دیگران برای شما سایه تردید ایجاد کند. برای این منظور شما باید تصمیماتی که دیگران برای شما می‌ گیرند را دور بریزید. مثلاً اگر درباره خواسته خود با نزدیک ترین فرد خانواده صحبت کرده یاشید، ممکن است او به شما بگوید که، تو نمی توانی به خواسته خود برسی، تو موفق نخواهی شد و یا تو شانس نداری. آن شخص چون خود به موفقیت نرسیده است و یا چون خود ترس از رسیدن به موفقیت دارد و افکارش محدود است ،به شما می گوید که، شما نیز نمی توانید به موفقیت برسید. قبل از این که با شخصی درباره موفقیت خود و اهداف شخص صحبت کنید، با خود بگویید که، آیا آن شخص خود موفق است؟ اگر جوابتان منفی است، بهتر است از در میان گذاشتن اهداف خود با آن شخص  بپرهیزید و شخصی را برای هم صحبتی انتخاب کنید که موفق است و ترس از رسیدن به خواسته ندارد.

همه ما انسان ها ترس را در زندگی خود تجربه کردیم و همه ما از یک سری چیزها می ترسیم. ولی این دلیل نمی‌ شود که نتوانیم موفق شویم. برای این که ترس را کنترل کنیم باید به آن بی‌ توجه باشیم و دقیقا کاری را انجام دهیم که از آن می ترسیم. انسان های موفق و افرادی که به خواسته خود رسیده‌ اند، با ترس های خود روبه رو شده اند و خود را از ترس هایشان قایم نکرده‌ اند. اصلا ممکن است شما از تاریکی بترسید. باید برای مقابله با آن ساعت ها در تاریکی شب بمانید و یا ممکن است از پولدار شدن بترسید و از آدم های پولدار خوشتان نیاید، برای مقابله با ترس پولداری بایستی احساستان را نسبت به آدم های پولدار تغییر داده و مدام با خود تکرار کنید که پول و ثروت من را به آرامش می رساند و من می توانم با پول و ثروت مدام با خود تکرار کنید که پول و ثروت من را به آرامش می رساند و من می توانم با پول و ثروت چیزهایی بخرم که همیشه دوست داشته ام. دوستان خوبم هم صحبتی با اشخاصی که زندگیشان را بر مبنای ترس قرار داده‌ اند و خودشان را محدود به زندگی حال کرده‌ اند، شما را از  خواسته دور می کند و شما نمی توانید به درستی برنامه ریزی ضمیر ناخوآگاه انجام دهید. زیرا ممکن است ترس آنان نیز بر شما غلبه کند و شما نیز از رسیدن به خواسته و برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه بترسید.

خود را با نیروی مثبت احاطه کنید.

معنی عبارت خود را با نیروی مثبت احاطه کنید، این می باشد که، نیروهای منفی را از خود دور کنید. من به شما عزیزان پیشنهاد می کنم که نور سفید را دور خود و دور زندگی خود تصور کنید. فرض کنید نور سفید همان نیروی مثبتی است که دور شما را احاطه کرده است. به گونه‌ ای که نور سیاه و افکار منفی نمی توانند وارد آن شوند. شما می توانید چشمانتان را بسته و چند نفس عمیق بکشید، سپس احساس کنید که نور سفید دور تا دور شما قرار دارد و تمام ذهن ناخودآگاه و خودآگاه شما را نور سفید احاطه کرده است. کار دیگری که می‌ توانید انجام دهید این است که، نفس عمیق بکشید. در هر دم نور سفید و افکار مثبت را وارد ذهن کنید و در هر بازدم نور سیاه و افکار منفی را از ذهن خود خارج کنید. این تمرین یک تکنیک بسیار قوی برای ورود افکار مثبت به ذهن است. برای این که خود را با نیروی مثبت احاطه کنید، تجسم کافی نیست چرا که ممکن است، اتفاقاتی در طول روز بیفتد که ناخودآگاه افکار ما را منفی کند و ما دیر متوجه این موضوع شویم. برای ورود افکار مثبت و برای این که نیروی مثبت ما را احاطه کند، باید تمرین نیز کنیم. لازم است، ساعت ها با خود صحبت کنیم و در مورد خواسته و چیزهای مثبت فکر کنیم و به محض این که ضمیر ناخودآگاه ما مقاومت کرد به او بگوییم که، تو راست می گویی. اگر مقاومت کنیم و بگوییم نه، او بیشتر مقاومت می‌ کند، ولی اگر بگوییم تو راست می گویی، ولی من به دلایلی (دلایل خواسته خود را بگویید) افکارم مثبت است و احساسم خوب است. در این صورت ضمیر ناخودآگاه مقاومتش را کم می کند. دوستان خوبم، برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه و برای پا گذاشتن در مسیر افکار مثبت باید آرام پیش روید، و آرام آرام باورهای خود را تغییر دهید‌. اگر عجله کنید، مطمئن باشید که، مقاومت ضمیر ناخودآگاه شما را از پا در خواهد آورد. همیشه صبوری شما را به خواسته می رساند. بنابراین، در برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه خود صبور باشید.

برای احاطه نیروی مثبت می توانید مدیتیشن نیز انجام دهید‌ مدیتیشن ذهن را خیلی آرام می کند و مدیتیشن امکان  ورود افکار منفی را به ذهن حدالامکان کاهش می دهد. برای انجام مدیتیشن شما می توانید به دانلود فایل های انگیزشی بپردازید و در گوشه ای نشسته نفس های عمیق بکشید. برای اینکه کاملا بدانید چگونه مدیتیشن انجام دهید، توصیه می‌ کنیم با فیلترشکن مقاله آهنگ مدیتیشن را بخوانید.

موفقیت خود را به عنوان یک واقعیت در زمان حال حاضر و نه یک برنامه برای آینده بیان کنید.

به دلیل این که ضمیر ناخودآگاه خیلی زود باور است و هر چیزی را که بگویید باور می کند، توصیه می کنیم، از این تکنیک برای رسیدن به خواسته خود استفاده کنید‌ تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که، خواسته خود را در زمان حاضر ببینید. یعنی ببینید که همین حالا به فرد موفقی تبدیل شده اید‌ خود را در آینده نبینید‌. مثلاً لباس آراسته پوشیده و همانند افراد موفق راه بروید. حتی ما به شما توصیه می کنیم که، گاهی گوشی خود را در دست گرفته و مثلاً در حال صحبت با یک فرد موفق دیگر باشید و به او بگویید که، چگونه به موفقیت رسیده اید. شما باید کارهایی انجام دهید که در زمان حال است و برای آینده برنامه‌ ریزی نکنید. موفقیت خود را حال حاضر ببینید. مثلا اگر دوست دارید، رئیس یک شرکت باشید، صبح ساعت ۶ از خواب بلند شده و آماده رفتن به شرکت خود شوید. خود را آراسته کنید، گوشی خود را در دست گرفته و مثلاً به حسابدار خود بگویید که، حقوق کارگران را حساب کند‌ کاملاً نقش ۱ فرد موفق را بازی کنید. به نحوی که خودتان باور کنید که موفق شده اید. اگر نقشتان را خیلی خوب بازی کنید و ریز جزئیات را وارد نقش خود کنید، مطمئن باشید که، خیلی زود به موفقیت می رسید. ولی اگر برنامه ریزی ناخودآگاه شما برای چند ماه دیگر و یا برای چند سال دیگر طراحی شده باشد و خودتان را در حال حاضر موفق نبینید، نمی توانید به فرد موفقی تبدیل شوید.

شما باید ضمیر ناخودآگاه خود را فریب دهید. ضمیر ناخودآگاه شما اگر ببیند که شما واقعاً همانند یک فرد موفق برخورد می کنید  دیگر مقاومت نمی کند و به محض این که ضمیرناخودآگاه مقاومت نکند، کائنات موفقیت را برای شما به ارمغان می آورند.

ساختن چشم انداز بزرگتر

در این قسمت از مقاله برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه می خواهیم به پردازش موضوع ساختن چشم انداز بزرگتر بپردازیم. برای این که یک چشم انداز بزرگ ایجاد کنید، باید همان طور که گفتیم، هدف داشته باشید و برای رسیدن به هدف خود تلاش کنید. خیلی مهم است که شکرگزار خداوندی باشیم که ما را آفریده است. ما هراندازه شکر گذار باشیم و در تعیین هدف ریز جزئیات را مشخص کنیم، به همان اندازه چشم‌ انداز بزرگی خواهیم داشت. همچنین مهم است که برای چشم اندازه بزرگتر موانع را در گوشه ای از دفتر خود نوشته و برای برطرف کردن آن تلاش کنیم. در این صورت یک چشم انداز بزرگتر ایجاد کرده ایم.

حد مقاومت خود را مشخص کنید.

برای مقاومت خود حد و مرز تعیین کنید. وقتی در حال شکافتن ضمیر ناخودآگاه خود هستید و می خواهید که باورهای منفی و مثبت را از یک دیگر جدا کنید، باید ببینید که، در هنگام جداسازی چقدر مقاومت دارید؟ و حدی برای آن مشخص کنید. ممکن است، در ابتدای تمرین مقاومت شما بیش از حد باشد و مشخص کردن حد برایتان سخت باشد، ولی بعد از چند روز مقاومت شما کم می شود. برای مشخص کردن حد مقاومت خود یک کاغذ برداشته و در روزهای اول ببینید که مثلاً از صفر تا صد مقاومت شما در برابر باور جدید چند بوده است و این کار را هر روز ادامه دهید. مطمئن باشید، پس از مدتی خواهید دید که، حد مقاومت شما بسیار کاهش پیدا کرده است و حتی نزدیک به صفر می باشد. بنابراین، مشخص کردن حد مقاومت برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه بسیار مهم است. در عنوان بعدی مقاله برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه به شکافتن موضوعی پرداختیم که، در رابطه با برنامه جامع می باشد. این موضوع نیز برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه خیلی مهم است. توصیه می کنیم، با تمرکز مطالب آمده شده در این بخش را بخوانید.

برای زندگی خود یک برنامه جامع داشته باشید.

برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه، شما باید یک برنامه جامع و کامل داشته باشید. اگر برای دو روز برنامه ریزی کنید و یا اگر برای یک هفته برنامه ریزی کنید نمی توانید یک برنامه‌ ریزی جامع ارائه دهید و نمی‌ توانید آن گونه که انتظار می‌ رود، ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنید. برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه زمانی تکمیل می شود که، شما یک برنامه جامع ارائه دهید و یک برنامه کامل بنویسید. مثلا برای شروع هدف خود را بنویسید، ریز جزئیات را بنویسید و راه‌ هایی که بایستی بپیمایید را بنویسید. همه چیز را بنویسید و بنویسید که بایستی چه کارهایی کنید و چه قدر تلاش کنید تا به خواسته خود برسید. برنامه شما هر اندازه کامل باشد به همان اندازه نتیجه مطلوب به دست می آید. برای همه بخش های زندگی خود برنامه جامع داشته باشید. فقط برای یک بخش از زندگی خود برنامه ننویسید. شما باید برای بخش کاری خود، برای بخش تحصیلی خود، برای بهبود روابط خود با همسر خود، برای تقویت روابط خود با فرزندان خود برنامه بنویسید. شما باید برای رسیدن به هر چیزی که دوست دارید، برنامه بنویسید و در ابتدا برنامه ای برای انجام در اولویت قرار دهید که، مهم است.

دفترچه شکرگزاری روزانه داشته باشید.

قطعاً می دانید که، شکرگزاری باعث افزایش نعمت هایی می شود که هم اکنون دارید. ولی بسیاری از ما به خاطر نعمت هایی که داریم، شکرگزار نیستیم. اگر می خواهید که، یک برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه خیلی خوب داشته باشید، بایستی حتماً دفترچه شکرگزاری داشته باشید و حتما باید بابت تمام چیزهایی که دارید، شکرگزار خداوند بزرگ باشید. شکرگزاری سبب می شود تا چیزهایی که ندارید، نیز وارد زندگیتان شود. ما در این جا چند مثال برای شکرگزاری می زنیم.

 صبح که از خواب بیدار می شوید، بابت تمام چیزهایی که می بینید خدا را شکر کنیدگ بابت تشکی که دارید، بابت بالشی که دارید  بابت سلامتی که دارید، بابت چشمهای خودط بابت ابروهای خود، بابت موهای خود و بابت همه چیزهای کوچک و بزرگ خود شکرگزار خداوند باشید. مطمئناً همه ما هزاران نعمت برای شکرگزاری داریم و اگر بخواهیم همه آنان را بشماریم، زمان کم می آوریم. ولی ما متاسفانه چیزهایی را می بینیم که نداریم و این باعث می شود که چیزهایی که داریم را نیز از دست دهیم. برای داشتن یک دفترچه شکرگزاری و برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه شما می توانید، یک دفترچه از بازار و یا به صورت آنلاین تهیه کنید و صبح که از خواب بیدار می شوید، ۱۰ نعمت را بنویسید. می توانید با این جمله شروع به نوشتن کنید:

 من از بابت داشتن… سپاسگزارم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.

 هر روز ده نعمت را به همین شکل بنویسید و تا ۲۸ روز تکرار کنید. بعد از ۲۸ روز که ۲۸۰ نعمت نوشتید، دوباره ماه بعد از نو شروع کنید و تا ۲۸ روز دیگر هم این کار را ادامه دهید. در واقع شما سه ماه باید این کار را انجام دهید تا شکرگزاری وارد ضمیر ناخودآگاه شما شود. وقتی ضمیر ناخودآگاه شما به شکرگزاری عادت کند، دیگر نیازی به تمرین نیست. چراکه شما بدون تمرین به ذکر شکرگزاری خواهید پرداخت. ولی برای شروع حتماً باید دفترچه شکرگزاری داشته باشید. اگر نعمت‌ ها را بنویسید، زودتر به چیزی که می خواهید، خواهید رسید. در پایان هر نعمت می توانید به دلخواه یکی از آرزوهای خود را بنویسید ولی باید از فعل آینده استفاده نکنید و به گونه ای بنویسید که کائنات باور کنند که همین حالا شما به خواسته خود رسیده اید. مثلا بنویسید که،

 خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت که من صاحب یک خانه ۵۰۰ متری شده‌ ام

یا خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت که یک میلیارد پول وارد حسابم شد.

شما باید جوری بنویسید که ضمیر ناخودآگاه شما باور کند که آن خواسته را اکنون دارید. بنابراین داشتن دفترچه شکرگزاری برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه ضروری است.

شروع کنید آرزوهای خود را از کائنات بخواهید حتی اگر در ذهن خودتان رسیدن شما به آن ها نشدنی است.

بعد از این که مراحل گفته شده،  برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه را پشت سر گذاشتید، زمان آن رسیده است که، آرزوهای خود را به کائنات بگویید. هر آرزویی که دارید، به کائنات بگویید. برای گفتن بهتر است لیستی از آرزوهای خود تهیه کنید و لیست را مقابل خود گرفته و چند بار بخوانید. هر یک از آرزوهای خود را که می خوانید، یک دقیقه چشمان خود را بسته و با احساس خوب و لبخند تجسم کنید که آن آرزو را دارید. حتی اگر فکر می کنید که آرزوی شما دست یافتنی نیست، باز آن را از کائنات بخواهید. ولی سعی کنید هنگام خواستن احساستان خوب باشد، چرا که احساس بد برعکس عمل می کند. یعنی شما را از رسیدن به خواسته دور می کند.

برای برقراری ارتباط با کائنات لازم نیست کار خاصی انجام دهید، همین که احساستان خوب باشد و شروع به گفتن آرزوهای خود کنید، کائنات آن آرزو را برآورده می کنند. بهتر است، زمانی که دارید آرزوی خود را بیان می کنید، احساستان خیلی خوب باشد و شاد باشید، به گونه‌ای که احساس کنید آن آرزو را دارید. البته برای شروع ضمیرناخودآگاه شما قبول نمی‌ کند و این کاملاً طبیعی است. ولی شما فرض کنید، کائنات همان چراغ جادو می باشند و رو به روی شما قرار دارند و به شما می‌ گویند که، شما آرزو کن تا ما آرزوی تو را برآورده کنیم. ضمیرناخودآگاه حد و مرز برای گفتن آرزو تعیین نکرده است، یعنی شما هر چقدر آرزو دارید حتی اگر ۱۰۰ تا آرزو دارید، می توانید همه را نوشته و همه را از کائنات بخواهید. برای خواندن لیست وقت بگذارید. همان گونه که برای خوردن غذا وقت می‌ گذارید، برای خواندن لیست با احساس خوب نیز وقت بگذارید. خواستن آرزوهای خود از کائنات برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه خیلی ضروری است. همان طور که شکرگزاری نیز ضروری است. در حالت کلی، شما تا زمانی که مشخص نکنید آرزو و هدفتان چیست، نمی توانید یک برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه داشته باشید و در برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه شما اختلال ایجاد می شود.

اطراف خود را با دوستانی پر کنید که به زندگی مانند شما مینگرند.

خیلی مهم است که، با چه کسانی در طول روز معاشرت می کنید. ممکن است بگویید، خانواده من افراد منفی هستند و افکار منفی دارند. من که نمی‌توانم رابطه خود را با خانواده ام قطع کنم. شما لازم نیست، برای این که اطراف خود را پر از دوستای مثبت و افراد مثبت کنید، رابطه خود را با دوستان یا خانواده قطع کنید. شما باید تا می توانید انرژی مثبت ساطع کنید و تا می توانید از گفتگو با افراد منفی بپرهیزید. در این صورت خواهید دید که، خیلی زود اطراف شما پر از دوستان مثبت اندیش شده است. برای درک بهتر به مثالی که در این قسمت از مقاله برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه آمده است، توجه کنید. فرض کنید در محیط کاری قرار دارید و همه کارمندان شما بالای ۲۰ میلیون تومن حقوق می گیرند. مطمئن باشید شما نیز آن رقم را دریافت خواهید کرد. چرا که اطراف شما پر از همکارهایی شده است که، حقوق بالای ۲۰ میلیون تومان دریافت می‌ کنند. حال به مثال دیگر توجه می‌ کنید، فرص کنید، دوستانتان در منطقه بزرگ و یا در یک شهر با سطح کیفیت بالا زندگی می‌ کنند و شما مدام با آن ها در ارتباط هستید. به دلیل این که ارتعاش شما باید تا آنان یکی می شود، شما نیز به آن سطح زندگی مرفه خواهید رسید. در واقع شما باید با آدم های هم فکر بگردید. وقتی شخصی مخالف شما فکر می‌ کند و افکار منفی ساطع می‌ کند، باعث می‌ شود که شما نیز افکار منفی ساطع کنید. بنابراین خیلی دقت کنید که، در طول شبانه روز با چه کسانی صحبت می کنید. هر اندازه با افراد مثبت اندیش را رفت و آمد کنید به همان اندازه ذهنتان پر از افکار مثبت خواهد شد و احساس خوبی خواهید داشت و این نیز برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه مثمرثمر است.

زمان مرده خود را با فکر کردن به خواسته های خود سپری کنید.

درست است که، اکثر ما در طول روز مشعله های زیادی داریم. ولی همه ما ساعت هایی داریم که بیکار در گوشه‌ ای نشسته ایم و کاری انجام نمی دهیم. بهتر است، در این ساعت ها به خواسته های خود فکر کنیم. با فکر کردن به خواسته های خود درواقع برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه انجام داده‌ ایم. حتی اگر در طول روز ۱۰ دقیقه وقت دارید، آن ۱۰ دقیقه را به خواسته خود فکر کنید و یا اگر موقعیتش فراهم شده است و تنها می باشید، درباره خواسته خود بلند بلند صحبت کنید. صحبت کردن ارتعاش خیلی قوی دارد و شما با صحبت کردن راحت تر می توانید با کائنات ارتباط برقرار کنید. ولی اگر نمی توانید بلند صحبت کنید، می توانید به خواسته خود و به هدف خود فکر کنید. در این صورت ضمیر ناخودآگاه شما برنامه ریزی می شود. سعی کنید به هنگام فکر کردن به راهی که بایستی بپیمایید، نیز فکر کنید و حتماً به هر خواسته ای که فکر می کنید، به دلیل آن نیز فکر کنید. مثلا اگر پول زیاد می خواهید، در ذهنتان به خودتان بگویید که، چرا پول زیادی می خواهم؟ این گونه دیگر ذهن شما مقاومت نشان نمی دهد.

هر روز خود را با جملات انگیزشی شروع کنید.

اگر بدانید جملات انگیزشی چقدر بر ذهن و آگاهی شما تأثیر می گذارند، هیچ روز خود را بدون جملات انگیزشی شروع نخواهید کرد. جملات انگیزشی معجزه می کنند. جملات انگیزشی می‌ توانند جملاتی باشند که، بزرگان تاریخ  گفته اند. یا جملات انگیزشی می توانند جملاتی باشند که خودتان ساخته اید. مثلاً خدایا شکرت که، من پولدار شدم یا خدایا شکرت که من ۲ میلیارد پول به حسابم واریز شد. به عنوان مثال، شخصی که رابطه خوبی با همسرش ندارد می تواند بگوید که، خدایا شکرت که همسرم عاشق من است. در واقع شما باید جملاتی بگویید که، دوست دارید در واقعیت نیز آن ها را ببینید. در زیر مقاله برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه به ترتیب چند جمله انگیزشی در رابطه با موضوع پول و موفقیت قرار داده ایم.