تغییر در پارادایم یا باورچیست؟
جهان ما توسط سیستم های اعتقادی ما تا حد زیادی تعریف شده است. به آن سیستم های اعتقادی پارادایم می گویند. پارادایم، روشی است که ما جهان را در آن می بینیم. به این ترتیب آن ها واقعیت ما را تشکیل می دهند.
همه اقدامات ما، انتخاب های زندگی شخصی ما، تصمیمات حرفه ای و پزشکی ما به شدت تحت تأثیر قرار می گیرند و گاهی اوقات به شدت توسط الگوهای شخصی ما هدایت می شوند.
آنها به جایی که ما نگاه می کنیم و آن چه واقعاً می بینیم هدایت می کنند. هرگونه تبادل، هرگونه تعامل، هرگونه ارتباط و هرگونه تجربه در اتاق معاینه با مشتریان یا اعضای تیم مراقبت های بهداشتی ما، به مخزن فزاینده ما از تجربه زندگی کمک می کند.
الگوهای ما دیدگاه شخصی منحصر به فرد ما از واقعیت را تشکیل می دهند و ما آن ها را هر روز زنده می کنیم. ممکن است بگویید، تأثیر پارادایم ها تا کجا ادامه دارد؟ به معنای واقعی کلمه، آن ها بر گوشه و کنار زندگی ما تأثیر می گذارند.
الگوهای اجتماعی، معنوی، دانشگاهی، تفریحی، علمی و مالی برای هر یک از ما وجود دارد. تقریباً هر قسمت از زندگی ما با مجموعه ای از باورهای اصلی شکل می گیرد که واقعیت شخصی ما را مشخص می کند و رویکرد ما را به فرصت ها و تعاملات آینده هدایت می کند.
این از بسیاری جهات خوب است. زیرا ما را در بسیاری از قسمت های زندگی که ثبات اهمیت دارد ، در امنیت، آگاهی و در مسیر درست نگه می دارد. این که ما یک الگوی جاذبه داریم و برای ما به خوبی شناخته شده است خوب است.
زیرا وقتی روی پشت بام یا نردبان قرار داریم، به ما کمک می کند تا از خطرات و امنیت آگاه باشیم. جوئل بارکر، متخصص آینده پژوهی و تغییر، به خوبی اشاره کرده است که پارادایم ها همیشه دو کار را انجام می دهند: اول، آن ها لبه یا مرزهای پارادایم را تعیین می کنند و دوم، قوانینی را برای نحوه عملکرد ما در پارادایم ارائه می دهند.
پارادایم ها یک چارچوب مرجع روشن و مجموعه ای از قوانین را در اختیار ما قرار می دهند. گفتنی است که، اکثر پارادایم های تثبیت شده نشان دهنده تفکر غالب در مورد یک موضوع هستند و به همین دلیل به ندرت مورد سوال قرار می گیرند. این سیستم های اعتقادی تقریباً بدون پرسش از والدین به فرزند، معلم به دانش آموز یا همکار منتقل می شوند.

به این ترتیب، آن ها اغلب به عنوان بیان “نحوه انجام کارها در این جا” ظاهر می شوند. در نظر بگیرید که چگونه یاد گرفته اید که چگونه با مراجعه کنندگان مشارکت کنید یا یک بیمار مبتلا را تشخیص دهید. اگرچه این ممکن است در سطحی آرامش بخش باشد، اما نیازهای متغیر دنیای اطراف ما را در نظر نمی گیرد و بنابراین الگوهای خود ما ممکن است در مقابل موفقیت ما با گمراه کردن ما یا محدود کردن تفکر ما عمل کنند.
در مقاله تغییر در پارادایم یا باور، قرار است، به تحلیل چنین موضوعاتی بپردازیم. تغییر در پارادایم یا باور کمی سخت است، ولی غیر ممکن نیست. حال اگر سوالی درخصوص تغییر در پارادایم یا باور برای مطرح کردن دارید، می توانید آن را در سایت موفقیت قرار دهید. مشاورین به همه آن ها پاسخ می دهند.
تغییر در پارادایم یا باور چگونه است؟
موضوعی که قرار است راجع به آن در این مقاله صحبت کنیم، تغییر در پارادایم یا باور می باشد. این موضوع زندگی شما را به سمت آرامش بیشتر می برد. در شروع مقاله به تعریف جزئی درباره کلمه پارادایم پرداختیم.
خیلی از شما عزیزانی که مشغول مطالعه مقاله تغییر در پارادایم یا باور هستید، مشکلی در زندگیتان به وجود آمده است و پر از افکار منفی می باشید و به همین دلیل است که به سراغ خواندن مطالب این مقاله آمده اید.
مطمئن باشید شما با خواندن مقاله تغییر در پارادایم یا باور نحوه زندگیتان تغییر خواهد کرد. در مقاله تغییر در پارادایم یا باور می خواهیم راجع به پارادایم یا باور به آنالیز نکاتی دیگر بپردازیم.
پارادایم یک کلمه به معنی این است که چیزی برای چیز دیگر است ولی در فارسی به آن باور و قالب های ذهنی می گویند. باورها اولین چیزهایی هستند که در کودکی اعضای خانواده آنان را در ذهنمان تزریق نموده اند.
اعضای خانواده براساس پترن های ذهنی که دارند تصمیم می گیرند و قالب های ذهنی آینده شما را می سازند. مثلاً شما براساس باوری که دارید، به سمت خوشبختی یا بدبختی می روید. باور ما ریشه در گذشته دارد. همه ما یک گذشته و یک تاریخچه داریم.
این گذشته ما است که امروز ما را می سازد. مطمئنا بارها برایتان پیش آمده است که در خصوص موضوعی استرس می گیرید و نگران می شوید. دلیلش وجود باورهای غلط می باشد. باورها سمت و سو را به شما نشان می دهند و اگر غلط باشند، زندگی شما را تخریب می کنند. برای جلوگیری از تخریب، ما مقاله تغییر در پارادایم یا باور را تدوین نموده ایم.
در این مقاله و در این قسمت می خواهیم بیشتر شما را با باور و پارادایم آشنا کنیم. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره باورهایتان به سایت موفقیت ملکپور مراجعه فرمایید.
همه افراد باورهایی را در ذهن دارند. معمولاً افرادی که از همه جهت به موفقیت رسیده اند (منظورمان از همه جهت چهار جهت؛ ذهنی، معنوی، ارتباطی و مالی می باشد) باور های درستی در ذهن کاشته اند. دوستان عزیز هیچ فرد موفقی از کودکی باور درست در ذهنش نداشته است.
افراد موفق خودشان باورهای غلط و محکمی که به ذهنشان چسبیده بودند را از بین برده اند. همه ما انسان ها باورهای غلط داریم و این چیز طبیعی است ولی چیزی که مهم است، تغییر در پارادایم یا باور می باشد. برای تغییر در پارادایم یا باور شما باید ابتدا خودتان را باور داشته باشید.
تا زمانی که خود را باور نکنید، به خودتان ایمان داشته باشید و خودتان را دوست نداشته باشید نمی توانید باور درستی در ذهن بکارید. اگر دقت کرده باشید همه افراد موفق خود را دوست دارند و بسیار خوشحالند از این که به دنیا آمده اند.
اگر خود را دوست داشته باشید، در پیمودن مسیر تغییر باور موفق خواهید بود. اگر خود را انسانی قوی ببینید دیگر هدفتان فقط یک هدف و آرزو باقی نمی ماند. هدفتان به راحتی به سمت شما حرکت می کند. البته بستگی دارد که چقدر برای رسیدن به آن تلاش کنید. شما باید از قدرت تخیل خود استفاده کنید.
در ادامه مقاله تغییر در پارادایم یا باور بیان کرده ایم که چگونه می توان ترس و نگرانی را دور ریخت و با تمام وجود به خدا ایمان آورد.
به طور قطع، می دانید که با ایمان به خدا و با آرامش قلب ها می توان باورهای درست را وارد ذهن کرد. در واقع وقتی از درون به خدا ایمان بیاورید و به او توکل کنید دیگر در ذهنتان جایی برای باورهای غلط و نادرست و به عبارتی باورهای مخرب نمی ماند و همه آنان جایشان را به باورهای درست می دهند.
حال از شما عزیزان می خواهیم که به ادامه مقاله تغییر در پارادایم یا باور توجه کنید.

چگونه می توان باورهای مخرب را شناسایی کرده و از بین برد
چگونه می توان باورهای غلط را از بین برد؟ برای از بین بردن باورهای غلط بایستی به سمت گذشته و ضمیر ناخودآگاه برویم. ما باید ضمیر ناخودآگاه را بشکافیم و به دنبال ریشه باورها باشیم. مثلاً ممکن است شما باور داشته باشید که انسان های پولدار، شخصیت خوبی ندارند.
در خصوص این موضوع باید به ذهن خود رجوع کنید و ببینید که ریشه این باور کجاست. ممکن است در کودکی پدر و مادر شما بارها به شما گفته باشند که انسان های پولدار انسان های خوبی نیستند و یا ممکن است بارها فیلم هایی را دیده باشید که در آن نقش منفی فیلم انسان پولدار بوده باشد.
تکرار همه این موارد باعث ساخت آن باور منفی در ذهن شما شده است. این مثال نمونه کوچکی از شناخت باور و ریشه یابی است. باورهای ذهنی ما تصمیمات امروز ما را شکل می دهند. اگر ما بگردیم و پارادایم های مخرب که آثار مخرب دارند را پیدا کنیم،
می توانیم زندگی خود را تغییر دهیم. ما می توانیم به راحتی ذهنیتمان را نیز تغییر دهیم. یکی از پارادایم های فکری غلط این است که انسان هایی که پول دارند خداوند را دوست ندارد. این باور نیز همانند باور قبلی که مثال زدیم، یک باور غلط و محدود کننده است.
جناب آقای ملک پور در محصولات خود همچون: هنر زندگی کردن، راه سبز خوشبختی و جذب ثروت این موضوع را بیان کرده اند که باور خود را درست کرده و هدف خود را بر روی کاغذ بنویسید. یادداشت کنید که چه میخواهید و به آن ارتعاش دهید.
وقتی می نویسید هدفتان به شما نزدیک می شود. زیرا شما بر آن تمرکز کرده و بر اجرای آن انرژی گذاشته اید. سپس باور غلط را بنویسید. بعد از این که باور غلط خود را نوشتید، باور درست را پیدا و جایگزین نمایید و ببینید که آن باور تحت تاثیر چیست؟
سپس همانند مثالی که برای شما عزیزان در این قسمت از مقاله تغییر در پارادایم یا باور آوردیم، به ریشه یابی تمامی باورهای خود بپردازید. حال در ادامه مقاله تغییر در پارادایم یا باور به آنالیز موضوع از بین بردن باورهای مخرب خواهیم پرداخت.
نحوه شکستن باور مخرب
این قسمت از مقاله تغییر در پارادایم یا باور، به موضوع مهم نحوه شکستن باور اختصاص داده شده است. باورها همانند بتون به ذهن ما چسبیده اند و ما همیشه بر اساس آنان تصمیم می گیریم. مثلاً انسان مذهبی یک جور تصمیم می گیرد ولی انسان غیرمذهبی جور دیگر تصمیم می گیرد.
جناب آقای ملک پور که اکنون به ثروت فراوان رسیده است، از چهار بعد ذهن خود را رشد نموده است. ایشان در دوران بی پولی بر روی باور خود کار کردند. مثلاً یکی از باور ایشان این بود که پولدارها را خداوند متعال دوست ندارد. ایشان این باور را با خواندن زندگینامه آدم های بسیار خوب و پولدار تغییر دادند.
دوستان عزیز تغییر در پارادایم یا باور سخت است، ولی می توان آن را تغییر داد. انسان ها بر هر کاری توانا هستند. شما با ساخت یک سری تکنیک می توانید باور خود را بشکنید. زمانی که تصمیم می گیرید باورتان را بشکنید، بایستی الگوهایی پیدا کنید که آن باور قبلی را شکننده کند.
مثلاً می توانید به سراغ مولانا و یا حافظ بروید. این دو بزرگوار افراد موفقی بودند که می توان شیوه فکر آنان را در زندگی خود پیاده نمود. ناگفته نماند، زمانی که قالب های ذهنی خود را بسازید، دیگر تفکرات غلط به سمت شما نمی آیند.
برای شکستن به سراغ ریشه بروید. اگر پدر شما یک سری مسیر اشتباهی را پیموده است، شما آن مسیر را نپیمایید و مسیر دیگری را برای رسیدن به هدف انتخاب کنید. منظورمان از مسیر دیگر این است که، مسیر مرتبط با باور درست را برای پیمودن انتخاب نمایید.
انجام این کار سخت است، ولی شدنی می باشد. مطمئنا برای از بین بردن بعضی از باورها خسته خواهید شد ولی سعی کنید به پشت سر خود نگاه نکنید و همواره به سمت جلو حرکت کنید. مطمئن باشید یک روزی به نتیجه می رسید.
اگر شما عزیزان یاد بگیرید که چگونه به موفقیت برسید دیگر از بین بردن باور کار سختی نمی باشد. شما با قدرت تخیل که یک راه بسیار خوب است می توانید باور درست در ذهن خود بسازید و خودتان را در بهترین مکان ها تصور کنید. همچنین می توانید بازی خاطرات انجام دهید.
جناب آقای ملک پور، درباره بازی خاطرات در محصول راه سبز خوشبختی صحبت کرده اند. شما می توانید به راحتی این محصول را از سایت موفقیت تهیه کنید. حال در ادامه مقاله تغییر در پارادایم یا باور این موضوع که باورهای مثبت بعد از چه مدتی نتیجه می دهند، آورده شده است.

باور درست بعد از چه مدتی اتفاقات مثبت را وارد زندگی شخصی می کند؟
باورهای مثبت بعد از چه مدتی همانند اتفاقات مثبت وارد زندگی ما می شوند؟ این سوال را قرار است، در این قسمت از مقاله تغییر در پارادایم یا باور بررسی کنیم. ذهن شما عزیزان همانند یک باغچه است. در باغچه اگر تخم گل بکارید، گل در می آید. اگر علف بکارید، علف در می آید.
باورها و قالب های ذهنی علف ذهن هستند، بایستی آرام آرام آنان را بین برد. مثلاً متعصب بودن یک باور غلط است که می توان آن را آرام آرام از بین برد. بعد از کندن آن از ذهن، به سراغ از بین بردن باور دیگر بروید. شما با تکرار افکار درست، با استفاده از قدرت زبان، با استفاده از قدرت دیدن، با قدرت تخیل و با مطالعه کردن می توانید خود را از درون بسازید و باورهای درست را جایگزین کنید.
در این صورت باورهای منفی مثل زنجیر پاره می شوند. وقتی آنان پاره شوند، راحت تر می توانید از بین ببرید. خیلی از ترس ها اصلا وجود ندارند. ترس یعنی خدا نیست. اگر خدا را باور دارید و باور دارید که او هوای ما را دارد، دیگر ترس در زندگی معنایی ندارد.
اگر ما از پولدار شدن بترسیم، نمی توانیم تصمیمات پولساز بگیریم. اگر از خوشبختی بترسیم، نمی توانیم خوشبخت شویم. اگر از حرکت کردن به سمت خوشبختی بترسیم، نمی توانیم باور خود را تغییر دهیم.
شخصی که خوب فکر می کند می تواند زندگی خود را به سمت پیشرفت و شکوفایی پیش ببرد. هر لحظه که مشغول تغییر باور می باشید در همان لحظه تغییرات کوچک را خواهید دید.
البته گاهی اوقات یک یا دو هفته طول می کشد تا نتیجه های کوچک وارد زندگیتان شوند ولی برای رسیدن به نتیجه های بزرگ بایستی مدتی صبر کنید. برای درک بهتر، در این قسمت از مقاله تغییر در پارادایم یا باور یک مثال راجع به قالب های ذهنی آورده ایم:
چندی پیش در دانشگاه استنفورد بر روی یک پشه آزمایشی انجام دادند. افرادی پشه ای را در داخل ظرف استوانه ای انداختند و در آن را بستند. این پشه مدتی تلاش کرد تا بیرون آید ولی هر دفعه به در می خورد بعد از مدتی تلاش کرد تا جایی پرواز کند که به در بسته نخورد و هر روز این کار را انجام داد.
بعد از مدتی در ظرف را برداشتند و با صحنه عجیبی مواجه شدند. پشه دیگر از در خارج نمی شد. زیرا او باور کرده بود که اگر بیشتر از حدی که تعیین کرده است، پرواز کند به در بسته می خورد در حالی که در را برداشته بودند.
باورهای ذهنی ما نیز این گونه عمل می کنند. ممکن است راه برای ما باز باشد، ولی ما راه بسته را می ببینیم. مطمئنا برایتان پیش آمده که مادرتان می گوید به اتاق برو و یک چادر برایم بیاور. وقتی شما به اتاق می روید با شلوغی مواجه می شوید و باور می کنید که نمی توانید در آن شلوغی چادر را پیدا کنید.
حتی اگر چادر جلوی رویتان باشد در پی این موضوع به مادر خود می گویید که، چادر در اتاق نبود. بعد از گذشت چند لحظه می بینید که مادرتان چادر را از اتاق بیرون آورد و به شما می گوید، چادر روی کمد قرار داشت. شما باورتان نمی شود چون کمد را دیده بودید.
ولی چادر را ندیده اید. بار ها چنین صحنه ای برای همه ما تکرار شده است. دوستان عزیز باور همه لحظه های زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد. بهتر است هر چه زودتر آن ها را درست نمایید.
ویدئو ارسالی خانم آیت الهی در خصوص اصلاح پارادایم ذهنی مخرب

ویدئو ارسالی آقای یارمرادی در خصوص اهمیت یادگیری قوانین موفقیت و تغییر باورها در مسیر رشد فردی
