مهم ترین قانون برای خوشبختی
مهم ترین قانون برای رسیدن به خوشبختی چیست؟ چه عاملی ما را از خوشبختی باز میدارد؟ در این جهان قوانین زیادی وجود دارد، موفقیت و خوشبختی نیز مانند هرعلمی قوانین خاص خود را دارد. در این مقاله به قانونی مهم که باعث خوشبختی یا عدم آن میشود میپردازیم. در ادامه با ما در سایت موفقیت همراه باشید.
قانونی مهم برای رسیدن خوشبختی
قانون عمل و عکس العمل
انسان ها در طول حیات خود درگیر اتفاقات و مسائل شیرین یا تلخ می شوند که اگر به گذشته خود رجوع کنند ، می توانند علت این اتفاقات را پیدا کنند چون زندگی انسان ها هم مثل جهان هستی قوانین خاص خودش پیش می رود. به عنوان مثال در یکی از قوانین مهم و اصلی فیزیک هر عملی باید با یک عکس العمل همراه باشد و به هیچ گونه نمی توان این قانون را نقض کرد .برای مثال شما وقتی به یک جسمی مانند دیوار بتنی ضربه ایی وارد کنید آن دیوار هم بسته توان انرژی شما ،به شما ضربه ایی را وارد میکند یا شما وقتی که می خواهید یک ماشین را که ثابت است هل دهید ، به همان اندازه وزن ماشین باید به آن نیرو وارد کنید تا حرکت کند.
برای دیگران نیک بخواه
در مبحث قبلی به این موضوع اشاره شد که طبق قوانین فیزیک هر عملی یک عکس العملی به همراه خود دارد اما در کجای داستان زندگی انسان ها این اتفاق رقم می خورد ؟ شما وقتی که در ذهن خود نیت خوب و افکار مثبتی دارید و در عمل هم با این ذهنیت پیش می روید بدون شک اتفاقات خوشایندی برای شما رخ خواهد داد و یا بالعکس وقتی که افکار شما منفی باشد و در اعمال خود تصمیمات غلط و بدی گرفته باشید و در ادامه به دیگران هم لطمه ایی وارد کنید ، قطعاً در مسیر زندگی خود اتفاقات بسیار ناخوشایندی پدیدار خواهد شد.
یک داستان در مورد قانون عمل و عکس العمل
بطور مثال می خواهیم شما را به یک داستان واقعی دعوت کنیم تا مفهوم قوانین زندگی بهتر روشن شود.
روزی در یک محله فقیر ،یک پسر خردسال به همراه مادرش زندگی می کرد که در شرایط بسیار سختی زندگی می کردند و او بسیار گرسنه بود و به مادرش گفت که غذایی دارد که به او بدهد و مادرش در جواب به پسرش گفت غذایی نداریم اما یک سکه به تو می دهم و برو در خانه همسایه و از او طلب غذا کن و سکه را به او بده.
پسر به سمت خانه همسایه می رود و در میزند. خانم جوانی در را باز میکند و پسری خرد سال را با سکه ایی در دست می بیند که از او طلب غذا می کند .خانم جوان با رفتاری محبت آمیز بدون اینکه چیزی از آن پسر بگیرد به او مقداری شیر گرم با عسل و نان از او پذیرایی کرد تا گرسنگی اش برطرف شود .اما بعد از آن روز سال های سال گذشت و در بیمارستانی در امریکا بانویی سالمند دچار بیماری سختی شد که نیاز به عمل داشت اما به علت هزینه های بالای بیمارستان توان پرداخت آن عمل نداشت و با یکی از پرستارها مشغول صحبت شد و گفت در صورت انجام عمل یا هنگام عمل از دنیا خواهم رفت و یا اگر زنده ماندم توان پرداخت هزینه بیمارستان را ندارم و به همین علت او بسیار نگران بود.اما پرستار به او گفت نگران نباشید و اگر خدا بخواهد همه مشکلات حل خواهد شد و پزشکی که قرار است شما را عمل کند یکی از بهترین متخصصان امریکا است و آن بانو با صحبت های پرستار مقداری آرام گرفت و مورد عمل جراحی قرار گرفت.
آن عمل موفقیت آمیز بود و هنگامی که بانو کهن سال به هوش آمد و پزشک مهربانی که او را عمل جراحی کرده بود، مشاهده کرد و به او گفت من خیلی نگران هستم و در جواب دکتر به او گفت که چرا نگرانی عمل تو موفقیت آمیز بود و تو به زندگی سالم خود ادامه خواهی داد اما آن بانو در جواب به پزشک گفت من توان پرداخت هزینه این عمل را ندارم و باید سالها کار کنم تا بتوانم جبران کنم و بعد آن پزشک مهربان با لبخندی پاسخ داد که هزینه این عمل را شما سالها پیش با آن لیوان شیر گرم و عسل پرداخته اید و آن پزشک مهربان دقیقاً همان پسر خردسالی بود که سالها پیش آن خانم جوان از او با محبت پذیرایی کرده بود.
با این داستان واقعی شما به سادگی متوجه این موضوع خواهید شد که هرچقدر نیکی کنید ، نیکی دریافت خواهید کرد و هرچقدر حسادت و بدی کنید ،باز هم در زندگیتان دچار اتفاقات سخت و دشوار خواهید شد.
