ذهن تحلیل گر
ذهن تحلیل گر، ضمیر ناخودآگاه و اینکه چگونه یک تحلیل گر خوب شویم را در این مقاله مورد تحلیل و بررسی علمی قرار می دهیم. چه کسانی حافظه تصویری دارند؟ چگونه ذهنی تحلیل گر داشته باشیم؟ چه افرادی قدرت تخیل دارند؟ در این مقاله قصد داریم به پاسخ سوالاتی شبیه به این و اینکه چگونه با تمرین ذهن تحلیل گر به موفقیت برسیم بپردازیم. این مقاله کاملاً علمی است و پیشنهاد می کنم حتما چندین بار به مطالعه آن بپردازید تا نکاتی که ارائه می شود را به طور کامل درک کنید و از آنها برای رسیدن به موفقیت استفاده کنید. موضوعاتی مثل روانشناسی ذهن تحلیل گر، افرادی که تخیل قوی دارند و چقدر از تصویر سازی ذهنی یا تخیل استفاده کنیم تا این تصاویر در ضمیر ناخودآگاه ما بنشیند را به طور کامل بررسی خواهیم کرد. دانشمندان و افراد موفق زیادی در این زمینه فعالیت و کار می کنند از آنها می توان به دکتر جو دیسپنزا و همچنین استاد امیر محمد ملک پور نام برد که با ارائه محصولاتی چون هنر زندگی کردن و هنر جذب ثروت به اصول، قواعد و تکنیک هایی که منجر به موفقیت می شود را تدریس کرده اند. اتفاقاً بخش مهمی از هنر زندگی کردن به ذهن تحلیل گر می پردازد و اینکه چگونه با تمرین ذهن تحلیل گر به موفقیت برسیم می پردازد. سایت موفقیت ملک پور پیشنهاد می کند به همراه مطالعه مقاله ذهن تحلیل گر حتماً به تماشای ویدیویی که مرتبط به این مبحث هست هم بپردازید.
ذهن تحلیل گر چیست؟
ذهن تحلیل گر چیست؟ اولین سوالی است که باید به آن پاسخ داده شود تا بتوانیم به راحتی تشخیص بدهیم که آیا ما هم از ذهنی تحلیل گر برخوردار هستیم یا خیر؟ اگر از ذهن تحلیل گر برخوردار هستیم چگونه از آن استفاده کنیم تا به موفقیت برسیم اما اگر برعکس است چگونه می توانیم صاحب یک ذهن تحلیل گر باشیم. ذهن تحلیل گر را افرادی دارند که دارای عمق دید زیادی هستند یا اصطلاحاً آینده را می بینند. بطور مثال اگر در کلاسی به دانشجویان کلاس یک دانه گیلاه را نشان بدهیم و این سوال ساده را بپرسیم که این چیست؟ خیلی ها پاسخ خواهند داد که این یک دانه گیاه است، اما دانشجویانی که عمق دید بیشتری دارند و باهوش تر هستند پاسخ خواهند داد که این یک درخت است!! یک جنگل یا خونه های جنگلی که در آن خانواده ها و توریست های با بچه هایشان در آنها بازی و زندگی می کنند!!!. قطعاً پاسخ آخری از عمق دید بسیاری برخوردار است. اگر بخواهیم این مسئله یا ذهن تحلیل گر را وارد دنیای کسب و کار و زندگی شخصی بکنیم به مدیران و شرکت هایی که تفکر استراتژیک دارند برخورد می کنیم. حال اگر سوال شما این باشد که چگونه یک تحلیل گر خوب شویم؟ یا چه افرادی قدرت تخلیل دارند؟ پاسخ این سوالات داشتن اطلاعات است. اگر شما دارای ذهنی تحلیل گر باشید اما اطلاعات ناکافی، غلط یا اشتباهی در اختیاز داشته باشید، قطعاً بازخورد مناسبی نخواهید گرفت. برای همین است که همه افراد موفق و رهبران جهان همیشه کتاب می خوانند. پیشنهاد می کنیم برای این منظور به بخش با من کتاب بخون سایت موفقیت ملک پور مراجعه نمایید تا با کتابهایی که رهبران بزرگ جهان مطالعه کرده و پیشنهاد می دهند را بصورت رایگان در اختیار داشته باشید.
ذهن تحلیل گر و ضمیر ناخود آگاه
ذهن تحلیل گر مجموعه ای از رشد تفکر استراتژیک یا بلند مدت می باشد. همانطور که در بالا نیز ذکر شد برای اینکه استفاده درست و بهینه ای از ذهن تحلیل گر داشته باشیم باید اطلاعات درستی در اختیار داشته باشیم. نمونه بارز منبع اطلاعات درست هم در قرن 21 مطالعه مستمر و پیگیری اخبار در حوزه فعالیت و تخصص تان است. با توجه به اینکه امروزه ذهن انسان در بمباران اخبار و اطلاعات قرار دارد و خیلی از انسان ها یکسری از عادت ها و رفتارهایی را تکرار می کنند، هر روز از یک طرف رختخواب بیدار می شوند، مسواک می زنند، قهوه درست می کنند، دوش می گیرند، لباس می پوشند و از یک مسیر مشخص تا محل کارشان رانندگی می کنند. افراد تکراری را می بینند، رفتارهای احساسی تکراری از خودشون بروز می دهند و این برای انها تبدیل به یک عادت شده و در نهایت تبدیل می شود به برنامه زندگی آنها و در نتیجه آزادی خود را بخاطر یکسری برنامه های مشخص از دست می دهند و هیچ دست غیبی این کار را براشون انجام نمیده و در نتیجه وقتی زمان تغییر می رسد، شدت و قدرت این چرخه هم بیشتر می شود و به ضمیر ناخودآگاه می رود.
بنابراین 95 درصد ما وقتی 35 سالمون هست یکسری رفتار مشخصی را تکرار می کنیم، یکسری عکس العمل های احساسی، رفتارهای ناخودآگاه، نگرش های خشک، سفت و سخت، باورها و ادراکی که مثل یک برنامه کامپیوتری عمل می کنند و درنتیجه افراد می بینند که آن 5 درصد از ضمیرناخودآگاهشون می گوید که من می خواهم سالم زندگی کنم، من می خواهم خوشحال باشم، من می خواهم آزاد باشم ولی برنامه تنظیم شده برای زندگی شان چیز متفاوتی است. سوالی که پیش می آید این است که حالا می توان آن تغییرات را ایجاد کرد؟ پاسخ این است که شما باید فراتر از ذهن تحلیل گر خود فکر کنید و به آن غلبه کنید.
ذهن تحلیل گر و مدیتیشن
این قسمت از مبحث یعنی ذهن تحلیل گر و مدیتیشن بخش علمی و تمرینی می باشد که اگر شما خواننده گرامی بتوانید این اصول و تکنیک ها را بصورت عملی در زندگی شخصی خود به کار گیرید قطعاً نتیجه آن را خواهید دید. برای استفاده بهینه و کاربردی از ذهن تحلیل گر شما باید ابتدا روی خودتان تمرکز کنید. لطفاً به این مسیری که از یک زندگی عادی خدمتتان در ادامه ذکر می شود توجه کنید آیا برای شما آشنا نیست؟ وقتی مردم صبح از خواب بیدار می شوند شروع می کنند به صحبت درباره مشکلاتشون و آنقدر تکرار می کنند که تبدیل به خاطراتشون می شود، هر کدام از این خاطرات به یکسری افراد ربط دارند و همچنین مروبوط به زمان و مکان بخصوصی هستند و اگر مغز را دستگاه ضبط وقایع گذشته در نظر بگیریم در آن لحظه که مردم دارند روزشان را شروع می کنند درواقع دارند به گذشته شان فکر می کنند و هرکدام از این خاطرات حسی را منتقل می کنند. احساسات نتیجه نهایی وقایع گذشته هستند، در نتیجه در لحظه ای که آنها را فراخانی می کنیم درواقع مجدد مشکلاتمون را مجدد جلوی چشمان خود می آوریم و این باعث ایجاد حس ناراحتی و غم در ما می شود. در نتیجه وقتی ما انسانها روز خودمان را با مرور خاطرات گذشته شروع می کنیم این چه معنی می دهد؟ پاسخ این است گذشته شما دیر یا زود تبدیل به آینده شما می شود و مجدد تکرار می شود. بنابراین اگر شما باور دارید که افکار شما در سرنوشت شما موثر هستند و نمی توانید افکاری مفیدتر و بهتر از حسی که دارید داشته باشید و یا احساساتی که افکار شما را شکل می دهند و احساسات شما با وقایع گذشته شما همسان می شوند و در نتیجه اغلب موارد همان اتفاقات در زندگی شما تکرار خواهند شد.
مجدد بر می گردیم به سوال قبلی اگر بخواهیم این تغییرات را در زندگی مان ایجاد کنیم باید چه کارهایی را انجام بدهیم؟ پاسخ این است که شما باید فراتر از ذهن تحلیل گر خود فکر کنید و به آن غلبه کنید، چون چیزی که ضمیر خودآگاه را از ضمیر ناخودآگاه شما متمایز می کند ذهن تحلیل گر است و این همان جایی است که مدیتیشن (مراقبه) وارد می شود. چون می توانید با تمرین و تکرار آموزش ببینید که چطور امواج مغزی تان را تغییر بدهید، ذهن خودتان را آرام بکنید و وقتی که این تمرین ها را خوب انجام بدهید وارد سیستم عاملی می شوید که با استفاده از آن می توانید تغییرات مهمی را ایجاد نمایید. شما دیگر صبر نمی کنید اتفاق ها خودشان بیفتد بلکه خودتان یاد می گیرید که چطور درد و رنج تان را کم کنید و یا یاد می گیرید که چطور شادی و خوشحالی تان را بیشتر کنید. تمرین دادن مغز، بستن چشم ها و تمرین و تصور ذهنی چیزی که می خواهیم باعث ایجاد و فعال شدن نورون های جدیدی در مغز می شود و اینطور به نظر می رسد که خوسته شما قبلاً اتفاق افتاده است، حالا مغز شما وقایع و اتفاقات گذشته را ضبط و پخش نمی کند، حالا نقشه راه آینده را می چیند و اگر این تمرین و تصور ذهنی را مدام تکرار کنید در ذهن شما بطور کامل نقش می بندد و در ضمیر ناخودآگاه شما می نشیند.
ذهن تحلیل گر و رسیدن به موفقیت
حال می رسیم به بخشی که می خواهیم رابطه بین ذهن تحلیل گر و رسیدن به موفقیت را بررسی نماییم. همانطور که تا اینجای مقاله متوجه شده اید نقطه ضعف ذهن تحلیل گر، اطلاعات می باشد یعنی اگر شما اطلاعات و ورودی غلطی داشته باشید قطعاً خروجی شما هم درست نخواهد بود. از طرف دیگر هم متوجه شدیم چیزی که ضمیر خودآگاه را از ضمیر ناخودآگاه متمایز می کند ذهن تحلیل گر است و قرار شد شما فراتر از ذهن تحلیل گر فکر کنید و به آن عمل کنید و اینجا بود که مدیتیشن (مراقبه) وارد عمل می شود. به عبارتی وقتی شما با مدیتیشن به احساس آرامش می رسید و شروع می کنید به فکر کردن و چند تا از بهترین فرضیه ها و خواسته هاتون در مورد آینده را در ذهنتان پرورش می دهید و آن تصویر در ذهن شما شکل می گیرد، شما کاملاً آن اتفاق را حس می کنید و بدن شما نمی تواند بین اتفاقی که در واقعیت رخ داده با همان اتفاقی که در ذهنتان تصویر سازی کردید فرق بگذارد. اگر این تمرین و تصویر ذهنی را مدام تکرار کنید قشنگ در ذهن شما نقش می بندد.
سخت ترین قسمت کار همین است که شما از ذهن تحلیل گر خود عبور کنید و به بدنتان احساس کردن را یاد بدهید، اینکه آینده چه شکلی است و قرار است چه اتفاقی رخ بدهد. بنابراین شما نباید منتظر موفقیت بمانید، منتظر حس قدرتمندی، شما نمی توانید منتظر احساس فراوانی بمانید، شما نمی توانید منتظر رابطه جدید عاطفی و یا عشق جدید بمانید و یا منتظر حس سلامتی کامل باشید، منظور این است که از مدل قدیمی عمل و عکس العمل دست بردارید و چیزهایی را که می خواهید ابتدا در درون خودتان احساس کنید. لحظه ای که شروع می کنید به حس کردن فراوانی و ثروت شما دارید تولید ثروت می کنید، لحظه ای که شما حس قدرتمندی می کنید دارید به سمت موفقیت قدم بر می دارید، لحظه ای که شما وجود تان پر از احساس مثبت شده سلامتی را جذب می کنید و وقتی که عاشق خودتان و زندگی می شوید تعادل را خلق کرده و باعث تغییر می شوید.
ذهن تحلیل گر و سخن پایانی
ذهن تحلیل گر، ضمیر ناخودآگاه و اینکه چگونه یک تحلیل گر خوب شویم را در این مقاله مورد تحلیل و بررسی علمی قرار دادیم. همانطور که اشاره شد ذهن تحلیل گر بر اساس داده و و اطلاعاتی که دریافت می کند بازخورد ارائه می دهد. در واقع ذهن تحلیل گر مال دنیای نیوتی است منظور از دنیای نیوتنی دنیایی است که همه چیز آن درمورد پیش بینی آینده است و بر اساس هر عملی عکس العملی دارد عمل می کند. برای موفقیت شما باید از ذهن تک بعدی بیایید بیرون و روی قدرت تخیل خود کار کنید، بنابراین افرادی که قدرت تخیل قوی دارند و تصویر سازی می کنند می توانند نتایج بهتری را بگیرند. در نتیجه آگاه شدن از این فرآیند خلق تصاویر ذهنی مثبت از اهمیت بسیاری برخوردار است چون هر چقدر سطح آگاهی بیشتر باشد شما بیشتر می توانید به ضمیر ناخودآگاه و بدنتان مسلط شوید. بنابراین افرادی که تخیل قوی دارند و روی خودشان شناخت دارند بیشر می توانند روی وقایع زندگی شان تاثیر بگذارند و یکی از کیلد های موفقیت این افراد انجام مرتب مدیتیشن است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.