رهایی و شفا یافتن از بیماری اسکیزوفرنی
با عرض سلام و احترام خدمت استاد ملکپور گرامی و عزیز
مهدی محمدی 23 ساله دانشجوی ترم 6 کارشناسی مدیریت بازرگانی هستم.الان حدود 7 سال است که دچار بیماری اسکیزوفرنی شده ام و تحت درمان و زیر نظر روان پزشک هستم. با شروع شدن و آغاز مشکلات شدید قضایی و به زندان افتادن پدر(جرائم مالی) و مادرم (ظهر نویسی چک) به من شوک وارد شد و دچار این بیماری شده ام که به خاطر همین دلیل بیماری ام آغاز شد.که هنوز هم مشکلات قضایی خانواده ام حل نگردیده است.از 13 سالگی می خواستم به آمریکا مهاجرت کنم و برای ابد در آنجا بمانم ولی خانواده ام می گفتند که تو در توهم و خیال هستی و نمی توانی مهاجرت کنی،که به یک روانپزشکی هم همین را گفتند و قرص برایم تجویز کرد.
از اواخر دوران ابتدایی به صورت جدی یادگرفتن زبان انگلیسی را شروع کردم و دیپلم زبان انگلیسی را گرفتم(البته تافل یا آیلتس را نگرفتم چون پول و اراده اش را نداشتم،و دلیل دیگر هم این است که 7 سال است تحت پوشش کمیته امداد هستیم و داریم با صدقات مردم زندگی می کنم؛که متنفرم از این وضعیت)
در طول این 7 سال انواع داروهای اعصاب و روان مختلف را مثل موش آزمایشگاهی روی من امتحان کرده اند که اذیت می شوم مخصوصا به خاطر خواب آلودگی های قرص های اعصاب و روان که شدیداً از این مورد بیزارم.
از پزشکم پرسیدم تا کی باید دارو درمانی کنم که در جواب گفت تا آخر عمر ولی بعد از خودکشی که کردم(به خاطر شکست عاطفی،مشکلات و این بیماری) حرفش را عوض کرد و گفت نمی دانم دست خداست اما از روان پزشک دیگری که پرسیدم گفت 5 الی 10 سال بعد از اینکه حالت خوب شد قرص هایت را قطع می کنندکه طبق نظر پزشکت می باشد ولی الان حالت خوب نیست.
از سال 97 که وارد دانشگاه شدم،از ترم اول دانشجوی ممتاز و نمونه دانشگاه خودم هستم تا الان که مشاوره هایی که می رفتم به من می گفتند تو سالمی و لیبل بیماری اسکیزوفرنی را روی تو چسبانده اند که این حرفها امید به من می داد. بعد از مدتی که وارد دانشگاه شدم با پروفسور جان نش و بیوگرافی این شخصیت علمی آشنا شدم که بیماری من را داشت اما علائم بیماری ام با او فرق می کرد و من نوع دیگری از این بیماری هستم،که بعد از 30 سال شفا و نجات یافت ولی با همین بیماری جایزۀ نوبل اقتصاد را دریافت کرد.
جناب استاد ملکپور درخواستی عاجزانه از شما دارم: همان طور که من شما را حدود 1 الی 2 سال است که دنبال می کنم در یکی از کلیپ هایتان فهمیدم که گفتید که یکی از بستگان شما سرطان گرفت بعد از طلاق و جدایی اش که با راهنمایی شما خوب شد و دیگر بیماری نداشت،حالا من چطور از این بیماری اسکیزوفرنی رها شده،نجات و شفا پیدا کنم با وجود اینکه پزشکم،خانواده ام،فامیل و اطرافیانم(به طور کلی هر کسی که از بیماری من مطلع می شود و منفی است) نا امیدم می کنند و اسم معلولیت اعصاب و روان روی من گذاشتند؟ دیگر از این بیماری و مصرف دارو خسته شده ام حتی در اینترنت هم سرچ کردم ولی چیزی نیافتم که چطور پروفسور جان نش و دیگر بیماران اسکیزوفرنی که موفق شده اند از این بیماری خلاص شوند و درمان قطعی شده.
چطور می توانم به جای خشم،عصبانیت و پرخاشگری ؛ عقل و خردم را به کار گیرم؟ (البته تا حدودی کنترل علائم بیماری ام دست خودم هست)
چطور شکست عاطفی ام را درمان و پروندۀ عشق یک طرفه ی سابقم را برای ابد ببندم؟(چون طرد و تحقیر های آن خانم جلوی چشمانم می باشد)
آیا می توانم خاطرات تلخ و بد گذشته را با هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم از ذهنم پاک کنم و نتیجه می دهد؟(چون خیلی اذیت می شوم و همۀ گذشته و ظلم هایی که به من کردند توی فکرم هستند و جلوی چشمانم می باشد که پزشکم گفت هر چه به گذشته و اینها فکر کنی انگار داری دوباره دعوتشان می کنی که همان ظلم ها دوباره به سرت آورند)
چطور تمرکزم را فقط بگذارم روی تحصیل و اهدافم برای رسیدن به موفقیت،پیشرفت و ترقی؟چقدر سابلیمینال مسیج ها تأثیر گذارند برای تمرکز روی یک چیز خاص؟(چون تمرکز داشتن کامل برایم سخت می باشد و بیشتر تمرکزم روی چیزهای منفی و گرفتن انتقام می باشد مخصوصا هنگام مطالعه و درس خواندن)
و در آخر هم برای رهایی از مشکلات و وضعیتی که گفتم مخصوصا مشکلات قضایی خانواده چه کاری می توانم انجام دهم؟(چون به غیر از تحصیل ، فعلا چیز دیگری ندارم که به من امید دهد)
جناب استاد ملکپور عزیز،عاجزانه تقاضامندم راهنمایی و کمکم کنید که چه کارهایی باید انجام دهم،چه کتابهایی باید بخوانم و…؟
با سپاس و تشکر فراوان مهدی محمدی-التماس دعا-با آرزوی موفقیت بیشتر برای شما و دیگران
با سلام و عرض ادب دوست عزیز
از دو راه پیشنهاد می کنم اقدام کنید یکی راه علمی و از طریق پزشکان است که قطعاً خودتان هم دارید انجام می دهید دومین پیشنهاد دیدن فیلم ذهن زیباست که به شما انگیزه بدهد و ببینید که کسی که دقیقا بیماری شما را داشت برنده جایزه نوبل می شود.
با سلام و احترام فراوان به شما مهدی جان و همه تیم ام آی ای و آقای ملکپور نازنین
خب خدمت شما بگم که انسان یک موجودی هست که بالاتر از اون (مطابق قران)هیچ موجود دیگری آفریده نشده و اگر عمیقتر نگاه کنیم میبینیم که ذهن انسان قدرت فوق العاده زیادی داره و اینکه موجودیست مختار.
حالا انسان با این قدرتی که خدا بهش داده(همون خلیفه الله)یعنی انسان به خود خدا برمیگرده و به جرات میشه گفت خداست.
پس اگه این مواردی رو که گفتم در نظر بگیرین انسان موجودی است که میتواند هر چیزی را که بخواهد در زندگی خود خلق کند و به هر چیزی بخواهد برسد(البته این هر چیز باید در مسیر قوانین الهی باشه که موجب پیشرفت هم بشه) .
در مورد بیماری که گفتین و یک شخصی رو مثال زدین یعنی اینکه یکی تونسته پس تو هم میتونی با قدرت ذهنت خودت رو به سلامتی کامل برسونی،چون خدا تو بدن انسان یه قدرت رو قرار داده که میتونه غیر ممکن ها رو هم ممکن کنه(شاید بگید شرایط من با بقیه فرق میکنه و… .
این درسته که شرایط واسه هر شخصی متفاوته اما اون سیستم نرم افزاری که فرق نداره برا همه یکیه و با استفاده درست از اون هر شخصی میتونه به هر چیزی بخواد برسه) پروفسور هاوکینگ همه جای بدنش فلجه اما با قدرت ذهنش تونسته به این موقعیتی که هست برسه پس تو هم میتونی به هر چی که بخوای برسی چه بدنی سالم ،چه زندگی در آمریکا و چه خیلی چیزای بهتر ،عالیتر ،بالاتر و تعالی تر.
فقط باید واقعا بخوای که تغییر کنی و اینکه اونو باور کنی و اون باور رو به نقطه ایمان برسونی و در مسیرش قدم برداری ،اون مسیر هم فقط کنترل ورودی های ذهنه ،فقط و فقط و فقط کنترل ورودی ذهن(همون اتقوا الله در قرآن).
از خدا صمیمانه میخوام که تورو به همراه خانوادت به آرامش،ثروت،سعادت دنیوی و اخروی برسونه.