ازدواج
باسلام. من با اینکه از لحاظ ظاهری و تحصیلات خوب بودم و از 14 سالگی تا زمانی که یک سال پیش در سن 38 ازدواج کردم همیشه خواستگار داشتم اما به سرانجام نمیرسید. حدود 9 ماهه ازدواج کردم نسبت به همسرم و خونه زندگی اصلا احساس خوبی ندارم حتی متنفرم. خواستم جدا بشم اما میترسم، چون خانواده و دوستان منو طرد خواهند کرد و قضاوت میکنن. فکر خودکشی دارم. از طرفی همسرم بچه میخواد چون من سنم برا بچه دار شدن بالاست میگه باید زود بچه دار بشیم.
طریقه جذب ازدواج من به این صورت بود که پارسال اردیبهشت99 ماه از خدا خواستم گفتم خدایا تو هر کاری میتونی انجام بدی من میخوام تا پایان تیر 99 ازدواج کرده باشم (در حالی اون موقع خواستگاری نداشتم)
که ناگهان تیر ماه اتفاقی در یک اداره همسرم منو دید و خواستگاری کرد و ما اوایل مرداد زود ازواج کردیم و همون ماه رفتیم سر زندگی واقعا خیلی سریع همه چی اتفاق افتاد.
الان نمیدونم چیکار کنم. لطفا منو راهنمایی بفرمایید. چون واقعا حالم اصلا خوب نیست و خومو سرزنش میکنم که بدون توجه به جزئیات طرف مقابل ازدواج کردم. والان حس میکنم درها به روم بسته شده.
باتشکر از شما
سلام حس تان نسبت به همسرتان منفی است؟
اول از همه از خودتان بپرسید چرا حس تان نسبت به همسرتان منفی است؟سعی کنید علت را بیابید و به دنبال راه حل مناسبی باشید. پیشنهاد می کنم از یک مشاور خانواده کمک بگیرید. برای خودتان و همسرتان وقت بگذارید و به خودتان فرصت بدهید تا با زندگی جدیدتان عادت کنید
سلام و عرض ادب خدمت شما همراه تیم فوق العاده mie اولا هر آدمی به خاطر قدرت ذهنش میتونه هر چیزی رو به سمت خودش جذب کنه و با این قدرتی که خداوند بزرگ به ذهن ما داده ، انسان حتی میتونه با این قدرت و ایمان بهش کوه ها رو جابجا کنه ، اگه به ویدیو های استاد ملکپور هم نگاه کرده باشین چندین بار به مواردی همچون (دانشمندها کشف کردن که قدرت ذهن انسان بقدری هست که اگه آزاد بشه میتونه آب اقیانوس آرام رو در زمان دو تا سه ثانیه به جوش بیاره ) یا (این جمله از انیشتین که تخیل همه چیز است) اشاره کردن ، حتی خود شما هم نوشتین که از خدا خواستین تا فلان مدت با یکی ازدواج کنین ، خب اگه همه اینا رو در نظر بگیرین شما میتونین با قدرت ذهنتون هر زندگی رو که دوست دارین برای خودتون خلق بکنین . اصلا فکر خودکشی و سرزنش کردن خودتون و قضاوت دیگران راجع به خودتون رو بندازید دور (چون اولا خودکشی بدترین نوع عملی برای خلاص شدن از مشکلات و ناخواسته هاست و نه تنها خودکشی مسئله ای رو حل نمیکنه بلکه باعث میشه انسان تو دنیای بعد مرگ همیشه در ناراحتی زندگی کنه ،حتی انسانهایی که دست به خودکشی زدن ولی به دلایلی زنده موندن، تو تجربه ای که از دنیای روحانی بدست آوردن بیان کردن که با خودکشی نه تنها مشکلشون حل نمیشد بلکه ناراحتی شون تو دنیای بعد مرگ چند برابر میشد و اینکه زندگی در این دنیا بزرگترین هدیه خداوند به ماست که انواع آزادی ها رو در کنارش بهمون داده ،با این وجود چرا باید انسان چنین هدیه ارزشمندی رو با بدترین روش ممکن از بین ببره؟ در عین حال هم که خدا بنده هاش رو خیلی زیاد دوست داره، خب حالا اگه شما هدیه ای ارزشمند به کسی بدید که خیلی دوستش دارید و اون طرف هدیه شما رو به بدترین روش ممکن جلوی چشمتون از بین ببره چه حسی بهتون میده؟) (دوما سرزنش کردن خودتون بجز اینکه از نظر روحی و روانی به خودتون ضرر میزنه فایده دیگه ای نداره ، به نظر من(( گذشته گذشته آینده هم معلوم نیست پس لحظه حال رو زندگی کنیم))و اگه امروزمون رو عالی زندگی کنیم بدون شک میتونم بگم آیندمون هم فوق العاده خواهد بود، و شما با این حس اگه واقع گرایانه نگاه کنید با این نوع ضرر به خود بنوعی مرتکب گناه میشید) (سوما بزرگ کردن این موضوع که دیگران چه فکری در مورد ما میکنند بزرگترین ضعف یک انسان است و اعتماد بنفس انسان رو بشدت تخریب میکنه و ما انسان ها باید اونقدر رو خودمون کار کنیم که نظرات دیگران در مورد ما بی تاثیر باشه و اصلا تمرکزمون روی این موضوع نره ((البته نظرات سازنده بحثش فرق میکنه)) و همه اینها به این دلیله که انسان صاحب سرنوشت خودشه و باید با تربیت اصولی خودش خودشو به سمت کمال ((با کمک خدا)) هدایت کنه و تبدیل به بهترین خودش بشه . در آخر اینم بگم که سن فقط عدده، انسان در هر زمانی که بخواد میتونه قله های موفقیت رو فتح کنه (پیشنهاد میکنم داستان زندگی سرهنگ ساندرز و افراد موفق دیگه رو بخونید). امیدوارم کمکی بهتون کرده باشم. موفق باشید و انرژیتون همیشه مثبت باشه 🙂